امشب سرم رو راحت رو بالش میزارم بعد از پنج سال نمیدونم چه جوری تشکر کنم خدا فقط اینو بدون ما دوتا عاشقتیم از اینجا به بعدم کمکمون کنیه عالمه دووووووووووووووووووووووووووست داریم
پی نوشت:مامانم شب یکشنبه شانزده فروردین بهم خبر داد که یه چیزایی از نفسیم به بابا گفته حالا میام توضیح میدم فقط بدونید همین که بابای سخت گیر فوق متعصب من با این قضیه یه جورایی کنار اومده برام خیلیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
نظرات شما عزیزان: